Sunday, November 05, 2006
چشمه ی اكنون

گذشته ، حال ، آينده
گذشته ی حال ، آينده ی حال
آمده و نيامده ی عمر نسبت به حال سنجيده ميشود امٌا
فكر و خيال و رفتن و آمدن و اندوختن چرا فقط برای آينده ؟

آينده ي حال هم به گذشته مي پيوندد
شيرينی حالت شيرين تر باد
 
posted by مهناز at 9:30 PM |


9 Comments:
« back home
Post a Comment


At 7:56 AM, Anonymous Anonymous

مرگ ، پاسخ ِتمام ِ پرسش هاست
سوال کن که زندگی باشی

باید بخوانی مرا که بنویسم
بمانم که دوری کنی
موهایت افشان و
دست هات
شاخه های بیدِ مجنون کن

دل از تو هرگز نمی کَنم
فقط منم
که پای درخت نشسته ام!

 

At 8:22 AM, Anonymous Anonymous

روشنترين آينده ها هميشه بر پايه يه گذشته فراموش شده بنا ميشه!!
ولي واقعا ميشه فراموشش كرد؟

 

At 9:28 AM, Anonymous Anonymous

زندگی دو نیمه است : نیمه اول در انتظار نیمه دوم ، نیمه دوم در حسرت نیمه اول

 

At 7:50 AM, Anonymous Anonymous

hi it is just for a test

 

At 8:07 AM, Anonymous Anonymous

ولي عجب كيكيه!!

 

At 3:04 PM, Anonymous Anonymous

salam
che hese nazok o delpaziri, kheyli jaleb bood.

 

At 1:11 AM, Anonymous Anonymous

ميميرم از اينهمه سادگي و زيبايي و مستقيم و بي پرده به هدف زدنت

 

At 2:13 AM, Blogger Unknown

ye shere injo0ri manam daram... ( ayane rafte ast/ gozashte dar hale nayamadegist/chon agar biayad ke digar ayande nist/pas har che hast hamin alan ast/) etefaghan esmesham akno0ne :)
vali ghashang bo0d...
movafagh bashi.....

 

At 3:37 PM, Anonymous Anonymous

فرصت زيستن را دست بسته دهان بسته گذشتيم
دست و دهان بسته گذشتيم

 


« back home
Post a Comment