Sunday, October 22, 2006

خانم شما خودتون انتخاب كردين؟
چی رو؟
اومدنتون به اين دنيا رو
يعنی چی ؟

اصلا خودتون انتخاب كردين پدر و مادرتونو، شهرتونو ، كشورتونو؟

خانم شما دوست نداشتين مثلا مثله يكی ازاين خارجيا باشين؟

خداييش دوست نداشتين تو اروپايی ، امريکايی يا یه جای بهشت ديگه به دنيا می اومدين؟

همش زوره ، زور داره خانم ، زور

آقا ببخشيد نگه دارين من همینجا پياده می شم


خانم ناراحت شدين؟

نه آقا

هوا بارونيه ، بارونی که قطره قطره ی اون برای من عین فال نيکه
خيلی دوست دارمش . من پدر و مادرم و حال و گذشته و آینده ام رو دوست دارم مثل همه
ولی ... نکنه نيکا وقتی بزرگ شد فکر کنه که کاش پدر ومادرش آدمای ديگه ای بودن
يا اصلا کاش توی اين شهر و کشور بدنيا نيامده بود
وای از فکرش هم میلرزم

جبر يا اختيار؟
تو چی ؟ تو هم که نمی خواستی جور ديگه ای باشی ؟
 
posted by مهناز at 9:55 AM |


2 Comments:


At 2:18 AM, Blogger Unknown

salam mamane nika too asemoona donbalet migashtam too blogspot peidat kardam...

 

At 11:19 AM, Anonymous Anonymous

من كه فكر مي كنم اگه كاري باشه كه بتونم ولي انجام ندم...فرزندم يا هركس ديگه اي حق داره بهم اعتراض كنه.
در غير اينصورت اگه اين اتفاق هم بيفته ديگه جوابي دارم كه بدم.